محسن هاشمی: پدرم، بانی بورژوازی در کشور بودند /روشن نیست با میراث او چه خواهد شد /پدرم از طریق توزیع ثروت، اهدافش را دنبال میکرد
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۶۹۲۰
روزنامه سازندگی نوشت؛
همزمان با جشن آغاز چهارمین سال انتشار مجله آگاهی نو، مراسم رونمایی از جلد پایانی مجموعه کتاب پنج جلدی «نقد الهیات سیاسی» در کتابفروشی نشر ثالث در هدیشمال برگزار شد. مراسمی که در آن حضور چهرههای سیاسی از چهرههای فرهنگی بیشتر بود و احتمالاً این پیام را با خود دارد که شخصیتهای سیاسی دولت قبل، بیشتر به بازخوانی و تحلیل وضعیت کنونی و علوم انسانی اهمیت میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عکس دیده نشده از پوشش احمدی نژاد وقتی استاندار آیت الله هاشمی بود
افشاگری سیدحسن خمینی در فیلم «احمد»: پدرم بعد فتح خرمشهر به امام نامه نوشت که جنگ متوقف شود
پسلرزههای انتشار خاطرات آیتالله منتظری در اینترنت/ مخالفت امام جمعه شمیرانات با ادامه ریاستجمهوری سیدمحمدخاتمی
چند ماه قبل در شماره اول مجله کتابنامه به مرور و نقد خاطرات آقای هاشمی پرداخته بود و واکنشهایی را به همراه داشت. مهندس هاشمی در این نشست، ویژگیهای مدیر خوب را هم به طور اجمالی بیان کرد و درباره جلد پنجم نقد الهیات سیاسی گفت: «نویسنده نشان میدهد که چطور روستازادهای که در ۱۴ سالگی از روستای بهرمان به قم میآید و با پشتوانه مکنتی که از طریق خانواده داشته دچار بحران مالی و دریافت شهریه طلبگی نمیشود و برای اینکه بتواند به اهدافش برسد، رجوع میکند به کسبوکارهایی که هم پوشش امنیتی کاری به او میداد و هم پوشش اقتصادی خوبی میداد تا به اهداف فرهنگی و انقلابی برسد. برخلاف کسانی که به دنبال توزیع فقر هستند، مرحوم هاشمی از طریق توزیع ثروت، اهدافش را دنبال میکرد و از آغاز تا پایان چنین نگاهی در کارش دیده میشد». تاکید محسن هاشمی بر آگاهی پدر بر اهمیت ثروت در جامعه و تمکن مالی بود و تلاشهای او را در این راه برشمرد و گفت: «آیتالله هاشمی، بانی بورژوازی در کشور بودند. تا حدی هم موفق بودند، البته روشن نیست در آینده با میراث ایشان چه خواهد شد».
قوچانی در کتاب جدیدش از چه چیز میگوید؟ او اکبر هاشمیرفسنجانی را احیاگر مفهوم بورژوازی در سالهای پس از انقلاب میداند و معتقد است، هاشمی تلاش کرد مانند تجربه دهه ۴۰ تکنوکراتها را به حکومت بازگرداند. تکنوکراتهایی که این بار مسلمان بودند. این کتاب جلد پایانی «کتابخانه نقد الهیات سیاسی» است و مروری دارد بر «داستانی تراژیک که از انحراف اسلام سیاسی به چپ آغاز شد و با ناکامی آن در گردش به راست پایان یافت. در واقع اســلام سیاســی بهعنوان موضوع اصلی این مجموعه در حیات دســتکم ۵۰ ساله خود از حرکت ۱۵ خرداد تا امروز از مفهومی چپگرایانه به ساختاری راستگرایانه بدل شده که مهمترین خصلت خود، یعنی انقلابیگری را در هــر دو صورت چپ و راســت حفظ کرده و مفاهیمی ماننــد دینداری، حکمرانی، ایدئولوژی، توســعه و حقــوق و آزادیهای اساســی را در نزاع انقلاب و ضدانقلاب تحلیل کرده است. این نزاع بیپایان سبب شده، ایران نیز بهعنوان بستر گفتمان اسلام سیاسی و انقلابی در تعلیق قرار گیرد». قوچانی در آغاز به این پرسش میپردازد که چگونه هاشمیرفسنجانی به احیای طبقه متوسط ایران پس از انقلاب اسلامی کمک کرد و با مرور تجربه پروتستانتیسم مسیحی و بازخوانی نظریه ماکس وبر از تجربه پروتستانتیسم اسلامی و عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی میگوید. قوچانی دهه ۷۰ را «دهه هاشمی» مینامد. اما از سویی به بحران جانشینی در «عصر بورژوازی اسلامی» اشاره میکند و میپرسد آیا هاشمیرفسنجانی که بازی محافظهکاران را به هم زده بود، توانست میراث سیاسی و فکری خود را به دولتمردان بعدی منتقل کند؟ در فصلهای بعدی کتاب «بحران بورژوازی اسلامی» قوچانی مروری تاریخی دارد بر راه رفته هاشمی، از فرمانده جنگ و فرمانده صلح تا نقش او بهعنوان پدرخوانده جریانهای سیاسی در کشور و بعد گذار او از بازیگری به کارگردانی در صحنه سیاست و آخرین پروژههای سیاسی او که عنوان «حماسهی اکبر» به خود گرفته است.
در بخش بعدی مراسم محمد نهاوندیان و عمادالدین باقی درباره مجله آگاهی نو و کتاب «بحران بورژوازی اسلامی» صحبت کردند و از اهمیت کار فکری و تحلیلی در این دوران گفتند. نهاوندیان درباره حضورش در این مراسم گفت: «توقیفها همیشه بوده و بهانهها برای کار نکردن زیاد است اما ماندن و کار کردن در شرایط سخت تحسینبرانگیز است».
عمادالدین باقی هم گفت: «همیشه کار فرهنگی در کنار خود پشتیبان مالی هم داشته تا با کیفیت بهتری نوشتن انجام شود. اصطلاحاً در کنار هر مارکس یک انگلس هم بوده. اما امروز پشتیبان مالی مجله و کتاب مخاطبهایی هستند که محصول فرهنگی را میخرند و با پولی که میدهند به ادامه حیات فرهنگ کمک میکنند». در بخش دیگری محمد عطریانفر از تجربه آشنایی و همکاری با محمد قوچانی گفت. عطریانفر به اثر مقالات قوچانی در دو دهه اخیر بر سیاستمداران ایرانی اشاره کرد و گفت: «او مهمترین روزنامهنگار سالهای اخیر است. بدون اغراق در سالهای گذشته بسیاری از سیاستمداران هرگاه حرفی خواستند بزنند که نیاز به پشتوانه فکری و ادبی داشته، نوشتههای محمد قوچانی به کمکشان میآمده و به نوعی مقالات او پشتوانه اندیشه سیاستمداران شده بود. بسیاری از سخنرانیهای حسن روحانی در ۸ سال ریاستجمهوری براساس ادبیات و اندیشه قوچانی بوده است. وی بسیار پرمطالعه است و هیچ دقیقهای از عمرش را تلف نکرده و همواره درحال خواندن و یادگیری بوده و مدام فکرش را بهروز میکند».
پس از صحبتهای حاضرین محمد قوچانی به عنوان میزبان برنامه پشت میز نشست و از حاضرین تشکر کرد و گفت: «مجله آگاهی نو وابسته به حمایت مستقیم مخاطبان است. در گذشته وقتی مجلهای منتشر میکردیم، صاحبامتیاز یک نفر بود و سرمایهگذار نفری دیگر و تحریریه همگروهی دیگر. اما حالا صاحبامتیاز و تولیدکننده یکی است و سرمایهگذار ما مخاطبی است که مجله را میخرد. یعنی با پیشفروش و فروش هر شماره ما میتوانیم به کار خود ادامه بدهیم و سراغ شماره بعدی برویم». محمد قوچانی همچنین درباره کتاب «بحران بورژوازی اسلامی» و دلایل نوشته شدن مجموعه نقد الهیات سیاسی هم حرف زد و از نقدپذیری بالای خانواده هاشمی گفت. در بخش پایانی این مراسم سیدعبدالجواد موسوی شعرخوانی کرد.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1851747منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محسن هاشمی رفسنجانی علی اکبر هاشمی رفسنجانی محمد قوچانی هاشمی رفسنجانی آیت الله هاشمی محمد قوچانی محسن هاشمی آگاهی نو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۶۹۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.
کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست.
حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.»